جدول جو
جدول جو

معنی بن هنگ - جستجوی لغت در جدول جو

بن هنگ(بِ هََ)
دهی از دهستان بالاولایت است که در بخش حومه شهرستان تربت حیدریه واقع شده است. و دارای 190 تن سکنه است. و این ده را به اصطلاح ولایتی بنهج نیز می گویند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی سنگ
تصویر بی سنگ
سبک، کم وزن، کنایه از شخص کم قدر و بی منزلت، برای مثال من بی سنگ خاکی مانده دلتنگ / نه در خاکم در آسایش نه در سنگ (نظامی۲ - ۲۲۷)، کنایه از بی طاقت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی رنگ
تصویر بی رنگ
آنچه رنگ نداشته باشد، کنایه از ساده و بی آلایش، طرح ساده که نقاش بر روی پارچه یا کاغذ می کشد و بعد آن را رنگ آمیزی می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بارهنگ
تصویر بارهنگ
گیاهی خودرو و یک ساله با ساقه های نازک و برگ های بیضی شکل و خوشه های دراز که دانه های ریز و لعاب دار آن مصرف دارویی دارد،، زبان برّه، بارتنگ، لسان الحمل، جرغول، چرغول، جرغون، خرغول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی ننگ
تصویر بی ننگ
آنکه از اعمال ناشایسته ننگ و عار ندارد بیعار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنگ رنگ
تصویر بنگ رنگ
ضیق النفس تنگی نفس، گرفتار ضیق النفس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی سنگ
تصویر بی سنگ
شخص کم قدر و منزلت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی ژنگ
تصویر بی ژنگ
بی رنج
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی از تیره بارهنگها که جزو تیره های نزدیک به زیتونیان است. این گیاه یکساله است و بعضی گونه هایش نیز پایا میباشد. برگهایش تقریبا از ریشه جدا میشوند. بلنتاین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از با سنگ
تصویر با سنگ
گرانبار سنگین، بلندقدر عظیم القدر با تمکین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بارهنگ
تصویر بارهنگ
((هَ))
گیاهی با ساقه های نازک وبرگ های بیضی شکل، بلندیش تا نیم سانتی متر می رسد، دانه های ریز و لعاب دار دارد که خاصیت نرم کننده و ملین دارد، خرگوشک، بارتنگ، چرغول
فرهنگ فارسی معین
((بَ هَ))
ضربه ای که به توپ با پشت راکت در بازی هایی چون تنیس و تنیس روی میز زده می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بی سنگ
تصویر بی سنگ
((سَ))
بی ارزش، سبک، بی طاقت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بی رنگ
تصویر بی رنگ
((رَ))
بدون رنگ، عالم وحدت، کنایه از ساده و بی آلایش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بی رنگ
تصویر بی رنگ
آکرماتیک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی هنر
تصویر بی هنر
Artless
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی رنگ
تصویر بی رنگ
Colorless
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
Tunefully
دیکشنری فارسی به انگلیسی
سنگ زیرین، سنگ زیرین آسیا، سنگی پهن در ابعاد تقریبی، ۰۵۰
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از بی هنر
تصویر بی هنر
无艺术的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی رنگ
تصویر بی رنگ
无色的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
悦耳地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی رنگ
تصویر بی رنگ
bezbarwny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی هنر
تصویر بی هنر
bez sztuki
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
melodyjnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی هنر
تصویر بی هنر
без мистецтва
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی رنگ
تصویر بی رنگ
безбарвний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
мелодійно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی رنگ
تصویر بی رنگ
farblos
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی هنر
تصویر بی هنر
kunstlos
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
melodiös
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی رنگ
تصویر بی رنگ
бесцветный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی هنر
تصویر بی هنر
без искусства
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
мелодично
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از با آهنگ
تصویر با آهنگ
melodiosamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی